۱۳۸۸ آذر ۳۰, دوشنبه

حديث عشق


خداي خوب و بي همتا
چقدر پر مهر و خوش آوا
شدي راضي كه باشم
من در اين دنيا

براي بودن و شادي
براي مهر و همراهي
هزاران ره عطا كردي

حديث عشق و ايمان را
تو بنوشتي
فضاي علم وعرفان را
تو گستردي

تو با صبر و وفا
لطف و كرمهايت فرستادي
گره هايم تو بگشادي
مرا پروانه وار
بر گرد گلهايت بگرداندي

همه اينها و انبوه دگرها را
چقدر بي ادعا كردي
همي دانم كه در بهت و عجب
پرسي ز من
اي فرد بي توشه
چرا تو اين چنين پرمدعا هستي

۱۳۸۸ آذر ۱۶, دوشنبه

زندگي را نخواهيم فهميد اگر......




  • زندگی را نخواهیم فهمید اگر از همه گل‌های سرخ دنیا متنفر باشیم فقط چون در کودکی وقتی خواستیم گل‌سرخی را بچینیم خاری در دستمان فرو رفته است؟
  • زندگی را نخواهیم فهمید اگر دیگر آرزو کردن و رویا دیدن را از یاد ببریم و جرات زندگی بهتر داشتن را به فراموشی بسپاریم فقط به این خاطر که در گذشته یک یا چند تا از آرزوهایمان اجابت نشدند.

  • زندگی را نخواهیم فهمید اگرعزیزی را برای همیشه ترک کنیم فقط به این خاطر که در یک لحظه خطایی از او سر زد و حرکت اشتباهی انجام داد.

  • زندگی را نخواهیم فهمید اگر دیگر درس و مشق را رها کنیم و به سراغ کتاب نرویم فقط چون در یک آزمون نمره خوبی به دست نیاوردیم و نتوانستیم قبول شویم.

  • زندگی را نخواهیم فهمید اگر همه دست‌هایی را که برای دوستی به سمت ما دراز می‌شوند، پس بزنیم فقط به این دلیل که یک روز، یک دوست غافل به ما خیانت کرد و از اعتماد ما سوءاستفاده کرد.

  • زندگی را هرگز نخواهیم فهمید اگر فقط چون یکبار در عشق شکست خوردیم دیگر جرات عاشق شدن را از دست بدهیم و از دل‌بستن بهراسیم.

  • زندگی را نخواهیم فهمید اگر همه شانس‌ها و فرصت‌های طلایی همین الان را نادیده بگیریم فقط به این خاطر که در یک یا چند تا از فرصت‌ها موفق نبوده‌ایم.

  • زندگی را هرگز نخواهیم فهمید اگر کلید صدم را امتحان نکنیم فقط به این خاطر که نود و نه کلید قبلی جواب ندادند.

  • زندگی را نخواهیم فهمید اگر از ترس زمین خوردن هرگز قدم در جاده نگذاریم.

۱۳۸۸ آذر ۱۲, پنجشنبه

عيد غدير مبارك



از جام و سبو گذشت كارم

وقت خم و نوبت غدير است

مى نوش كه چرخ پير امروز

از ساغر خود پياله‏گير است